نقاشی کودک و محرم
وقتی از سرکار اومدم , جیگر طلا یه برگه رو داد و گفت مامان باید توی این صفحه یه نقاشی از محرم بکشم و خودش هم یه نقاشی کشیده بود که این عکس اش بود
گفت اون خیمه اس , اونم حضرت عباسه که من صورتش رو زرد و نورانی کردم
منم گفتم قربونت برم نقاشی ات فوق العاده قشنگه ولی معلمت نوشته که باید به کمک مادرتون , نقاشی بکشین بیا با هم پاکش کنیم و دوباره نقاشی بکشیم اونم حسابی خوشحال شد بعد با هم نقاشی رو کشیدیم اینم عکس اش :
ولی بیشترش رو معین کوچولو کمک کرد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی