معینمعین، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

باران رحمت الهی زندگي ام البنین و رضا

کادوهای عزیزجون و فرشته مهربون و آقاجون

1393/9/19 18:20
355 بازدید
اشتراک گذاری

فرشته مهربون برای معین یه بازی خیلی قشنگ آورده بود و وقتی از سرکار اومدم معین با خوشحالی گفت : مامان , ببین فرشته مهربون چه جایزه خوبی برام آورده و حسابی خوشحال بود , دیگه چشمتون بد نبینه شاید روزی ده بار مجبور بودیم باهش بازی می کردیم آخه همش می گفت مامان بیا بازی , بعضی اوقات هم که من میگفتم کار دارم , خودش واسه خودش بازی می کرد و دیگه می تونه تمام حرکت هارو بره  و اعداد روی کارت رو بخوونه

 

دم فرشته مهربون گرم با این جایزه قشنگش

اینم عکس معین بعداز برنده شدن

قربون بی دندونم برم , الهی !

عزیز با دایی حسین برای معین چند تا لباس و چند تا دفتر و یک خمیر بازی فرستاده بود ولی من وقت نمی کردم تا برم از دایی حسین بگیرم تا اینکه معین ماجرا رو فهمید و از روز پنجشنبه گیر داد که بریم خمیر بازی مو بگیریم , بریم خمیر بازی بزرگم رو بگیریم من گفتم آخه تو از کجا می دونی که بزرگه حتما کوچیکه و همش نگران بودم که اگه گرفتش گریه نکنه که من بزرگش رو می خوام , خلاصه بالاخره روز شنبه موفق شدیم که بریم خونه دایی حسین , تا رسیدیم گفت جایزه هامو بدین و وقتی خمیر بازی شو دید خیلی خوشحال شد گفت مامان ببین خمیر بازی ام بزرگه خلاصه خیال من هم راحت شد که توی ذوقش نخوره , توی خمیر بازی یک دی وی دی هم بود , بعداز اینکه رسیدیم خونه دی وی دی رو گذاشت و گفت بیا با هم خمیر بازی رو درست کنیم منم گفتم الان دیر وقته ولی فردا با هم درست می کنیم فرداش که از سرکار اومدم گفت زود بریم خونه آخه خودت قول دادی که خمیر بازی رو درست کنیم خلاصه با هم شروع کردیم به درست کردن موشک و آدمک , حسابی وقت گیر بود و کلی از وقتمون رو گرفت ولی بالاخره تونستیم موشک و آدمک قشنگی درستی کنیم اینم عکس اش:

خیلی سخت بود جوجه طلایی!

دیروز هم جیگر طلا با مامانی و آقاجون رفته بودن تا یک سر به باغ بزنن, وقتی من از سرکار اومدم اونها هم تازه رسیده بودن , بعدش دیدم شیطون بلا با یک دی وی دی لاک پشت نینجا اومده و حسابی خوشحاله , بله , آقاجون براش خریده بودن , اونم حسابی خوشحال بود آخه معین فوق العاده لاک پشت های نینجا رو دوست داره

من سعی می کنم عزیز دلم توی خریدن خیلی زیاده روی نکنه ولی شیطون بلا یاد گرفته میگه اگه شما نخرین من به آقاجون مشهد و عزیز میگم که برام بخرن , آخه چون پسر خوبی هستم اونا هر چی من بخوام برام میخرن وای از دست این موجودات کوچولوی ناز فضایی!محبت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)