معینمعین، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

باران رحمت الهی زندگي ام البنین و رضا

یه خاطره از قلب مامان

عزیز دل مامان وقتی کوچیک بود خیلی دوست داشت تعزیه خوانی کنه مخصوصا وقتی بهش بلندگو رو میدادن دیگه کسی جلودارش نبود همش می گفت بابا بیا . بابا بیا . به اصطلاح تعزیه خوانی می کرد البته لازم به توضیحه که از آقاجونش این خصلت ارثیه . چون آقاجون و عمو حسن از تعزیه خوانهای قدیمی هستن . باباشم خیلی دوست داره معین وقتی بزرگ شد یکی مثل حاج محمود کریمی بشه .       ...
14 مرداد 1390

خلاصه اي از زندگي معين تو شش ماهه سوم زندگيش

اين شش ماه شايد بگم خيلي برام سخت شده بود چون هم ترم چهارم بود هم معين بزرگتر شده بود همش دلم مي خواست باهش بازي كنم همه كتابمو خط خطي و پاره مي كرد ديگه اصلا نمي تونستم درس بخونم وقتي كه معين مي خوابيد ساعت يك شب به بعد شروع مي كردم به خوندن اون موقع تا ساعت سه صبح مي خوندم بعد ساعت شش هم مي رفتم سر كار روزهاي خيلي جالب و پر خاطره اي بود بالاخره امتحانها شروع شد و من با معدل 18 و بيست و دو صدم فارغ التحصيل شدم ...
27 تير 1390
1