معینمعین، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

باران رحمت الهی زندگي ام البنین و رضا

عكس هاي جديد

عكس هاي محرم امسال ( معين در حال شبيه خواني ) رفتن به كاخك با وانت آقاجون ( وقتي من ازشون عكس ميگرفتم عزيزدلم همش ميگفت دستت رو ببر توي ماشين ، خطرناكه ) وقتي رفته بوديم شيريني فروشي سيب ( فرشته كوچولو هوسه ژله باب اسفنجي كرد ) اينم عكس به يادماندني با ژله باب اسفنجي عكس هاي به ياد ماندني توي پارك گلها ( با ژست هاي قلب مامان و بابايي ) نت برداري عزيز دلم توي كلاس شطرنج ( فدات بشم ، قلب مامان ) كاردستي قلب مامان در مورد هواي سالم و آلوده الويه مامان و بابا واسه فرشته كوچولو كه وقتي ديد حسابي غافلگير شده بود مسابقه قصه نويسي در مورد روز عاشورا ( اينو ف...
25 مهر 1395

عکسهای محرم سال 94

عزیز دل خاله , آقا مهردادی (عاشورا و تاسوعا) اینم دوتا وروجک ها , قربونشون برم من جوجه کوچولوی خودم با چتری که براش خریدم شیطنت های آقا معین موقع خرید کاپشن بابارضا و عموحسن که به آقاجون و مامانی و امین آقا و فاطمه خانوم زحمت داده بودیم کجایی کوچولو!! جاتون خالی , آخرشب رفتیم حرم خیلی فاز داد اینم بابارضا از ضریح آقا امام رضا گرفت , قربونش برم الهی!! اینم یه عکس از خواب قشنگه فرشته کوچولو بیستم صفر توی گناباد که عزیز دلم بازم نقش ایفاد کرد این عکس رو توی جایگاهی که مخصوص استقبال از زائران پیاده بود گرفتیم: بابارضا و معین کوچولو و آقای شاهرودی ...
20 آذر 1394

عکس های گرفته شده توی باغ و حرم امام رضا(ع)

توی این پست هم براتون چند تا عکس از شیرینکاریهای معین و محمدجواد وقتی که با دایی محمدرضا رفتیم باغ امین آقا ,  گذاشتم اینجا این دو تا شیطون بلا , رفته بودن آخر باغ و لاستیکهایی که آقاجون واسه اینکه درختها سرمانخورن رو سوخته بود , دست زده بودن و حسابی دست و پاهاشون رو سیاه کرده بودن . این عکس هم هنگام پریدن معین به هوا, ازش گرفتم اینجا هم محمدجواد داره پای سیاه فرشته کوچولو رو نشون می ده اینجا باز محمدجواد توی آسمون ها پرواز می کنه و معین کوچولو داره بهش نگاه میکنه این عکس رو هم توی حرم امام رضا , بابایی ازمون گرفت این آبنما هم آقای عبدالله زاده به آقاجون داده که در حال حاضر , سرگرمی معین شده...
29 ارديبهشت 1394

عکسهای رفتن به باغ وحش

یک روز پنجشنبه تصمیم گرفتیم با دایی محمدرضا و اعظم خانوم بریم باغ وحش که هوا خراب شد و نرفتیم برای همین هفته بعدش معین اصرار کرد حالا که هوا خوبه بریم باغ وحش و ما هم رفتیم و حسابی خوش گذشت , اتفاقا دیوار مرگ هم داشت که رفتیم و دیدیم و واسه معین یه تجربه خیلی جدیدی بود , جای همه تون خالی بود برای حیوونها کلی خوراکی آورده بودیم و معین خیلی خوشحال بود که بهشون غذا میده وقتی شیرها غرش میکردن معین هم اداشون رو در میآورد قربونت برم با اون ژست گرفتنت اینم آقا معین کنار قفس پلنگ و ببر گرسنه این آقا خرسه وسط قفسش نشسته بود که بابا رضا یک استخوون مرغ انداخت روی دستش اونم حسابی خوشحال شد و اونو خورد و اومد نزدیک ما و...
27 ارديبهشت 1394

عکس های این چندوقت

امروز بالاخره خدا توفیقش رو داد که چند تا عکس توی وبلاگ فرشته کوچولو بزارم اینجا معین کوچولو از محمدامین خواسته بود که براش ژست بگیره تا معین ازش عکس بگیره, انصافا محمد امین هم حسابی هوای معین رو داره و به حرفاش گوش میده اینم ژست معین جون اینم ناهار سیزده بدر که آقایون حسابی زحمت کشیدن اینم عکس معین توی سیزده بدر اینم عشق مامان در حال آب بازی , از بس که عاشق آب بازیه اینجا مامان رو میترسوند که خودم رو میخوام بندازم توی آب و من همش جیغ میزدم و اون خوشحال میشد این عکس رو وقتی داشتیم میرفتیم خونه دایی محمدرضا , توی راهرو خونه شون از جوجه طلایی گرفتم این عکس رو معین و سامان بصورت سلفی وق...
26 ارديبهشت 1394

اینم عکسایی که قول داده بودم که بزارم

سلام به همه دوستان و آشنایان امروز چند تا عکس قدیمی و جدید که توی موبایل بابا رضا بود رو توی وبلاگ معین کوچولو گذاشتم این عکس رو توی الماس شرق که رفتم بودیم سرزمین عجایب , از معین کوچولو گرفتیم این جلیقه ای که میبینید یه زمانی اندازه عمه فاطمه بوده که الان معین پوشیده این معین کوچولو که یک نینجای واقعی شده , عزیزدلم خیلی خیلی لاک پشت های نینجا رو دوست داره این هدیه رو ریحانه جون توی پیش دبستانی امام حسین به معین گلم داده , یک جا مدادیه که روش عکس معین جونه این هدیه رو خاله سمیه از تهران براش فرستاده خیلی جالبه کلی با معین این بازی رو انجام میدیم کارت ها روی یک هد بند می بندیم و روی سرمون میزاریم و باید...
20 تير 1393

عکس های معین به همراه خاطرات قشنگ

  وقتی عزیز و آقاجون و محمد امین مشهد بودن فاطمه خانوم و امین آقا یک شب همه مون رو دعوت کردن و این عکس رو توی خونه اونا از محمدامین گرفتم تا به مامان جونش نشون بدم این جا هم چند تا عکس از معین که سوار موتور بابارضا شده البته به قول بابارضا این موتور یک زمانی بهترین موتور برای بابارضا بوده و کلی خاطرات باهش داره اینجا هم چند تا عکس از روستای روچی گذاشتم که خیلی قدیمیه ولی جالب بود مخصوصا اون درخت قدیمی و قشنگ   ...
2 مهر 1392

ادامه عکس های معین

وای پسرم چقدر خسته شده از بس که بیل زده و کمک کرده که استخر باغ امین آقا بزرگ بشه الهی قربون اون بیل زدنت بشم کجارفتی شیطون بلا این وروجک هم که محمد جواد پسرعمه دوست داشتنی معینه , هر جا که محمدجواد باشه دیگه معین کوچولو بهش چسبیده و همش می خواد کارهای محمدجواد رو بکنه جای شما خالی اینجا همه داشتن تلاش می کردن که استخر باغ امین آقا رو بزرگش کنن من با این وروجک ها هم از فرصت استفاده کردیم و کلی عکس گرفتیم البته اولش معین خیلی می ترسید تا سوار این ماشین بزرگ بشه چه روز خوبی بود کلی خوش گذشت , معینم حسابی شیطونی کرد و تمام لباسهاش رو خاکی کرد پسر گلم داره بررسی میکنه که همه کارشون رو خوب انجام دادن یا نه ...
23 شهريور 1392