هر وقت از سر کار میام , میرم خونه آقاجون و معین کوچولو رو بر می دارم و میارمش خونه ، جدیداً یاد گرفته وقتی به خونه میرسیم می خواد خودش در رو باز کنه اینم یه چشمه از کار فرشته جون ! بعدش هم اگه رفته باشیم پارک که هیچ , در غیراینصورت باید با پشتی ها براش سرسره درست کنم تا عزیزدلم سرسره بازی کنه و اسباب بازیهاش رو از بالای پشتی به سمت پایین غل بده ولی وقتی میره بالای سرسره فرضی اش دیگه کسی جلو دارش نیست یا خودش یا با ماشیناش با سرعت بالا میاد پایین که بابارضا همش میگه اینکار رو نکنید خطرناکه منم که با بالشتها کلی حفاظ دورش برات درست میکنم , قربونت برم عزیزم ...