عکس گرفتن از معین کوچولو و کارهای جدیدش
قبلا معین رو آتلیه برده بردم تا ازش عکس بگیرم و راضی نمی شد تا بره توی آتلیه و هر چی بهش می گفتم گریه می کرد تا اینکه یک بار توی نمایشگاه بین المللی ازش یک آتلیه درست کرده بودند و همه بچه ها عکس می گرفتن و معین هم قبول کرد تا ازش عکس بگیرن و الان چاپ شده و
بعدا توی وبلاگ می گذارم تا اینکه دفترچه بیمه اش تمدید نداره وقتی خواستم تمدید کنم گفتن باید عکس داشته باشه بالاخره رفتیم عکاسی و ازش عکس ٤*٣ گرفتیم و بعدا آماده میشه تا اینکه
اونجا آتلیه کودک رو دید و همش می گفت بریم با اسباب بازیها ازم عکس بگیریم و با ناراحتی از عکاسی اومد بیرون ؛
حالا ما تو کفه این بچه موندیم یه بار گریه میکنه عکس نگیر؛ یه بار گریه میکنه عکس بگیر
همش عکس نمایشگاه رو برمیداره و با خوشحالی بهش نگاه میکنه
حالا بهش قول دادم چند وقت دیگه ببرمش با اسباب بازیهای آتلیه ازش عکس بگیرم , توکل به خدا
جدیداً دو تا کتاب واسش خریدم ؛ باورتون نمیشه شاید روزی هزار بار میگه بخونش ؛ دیگه حفظش کردم ؛
همش میگه کجاس تابم که برام بخونی ؛
کلماتی که بکار می بره ؛ تشکر ؛ حافظا ؛ تاب ؛ اتوسوب ؛
جدیداً با آقاجون تمرین تعزیه خوانی میکنه واسه روز عاشورا
میگه ؛ عمو بیا من آب میخوام البته این رو که میگه , بالا و پایین هم می پره
وای امان از وقتی که من هر کتابی از جمله آشپزی , کودک , مجله دستم باشه که بخوام بخونم , انگار هوو سرش اومده شروع میکنه به اعتراض و گریه و پرتش می کنه
وقتی با باباجونش حرف می زنم همش میگه بیا بریم ماشین بازی , بیا یه بازی جدید فکر کنیم , میخواد نذاره ما با هم حرف بزنیم , نمی دونم چرا اینطوریه
خوراکی های که دوست داره , ذرت مکزیکی رو خیلی دوست داره دلستر , شیر میخوره ,
ماکارانی ( تقریبا)
شیربرنج و سوپ هم دوست داره - توی میوه ها : هندوونه , لیموشیرین , انار , سیب رو و
بستنی رو خیلی دوست داره