معینمعین، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

باران رحمت الهی زندگي ام البنین و رضا

اولين روز كلاس دومي

1395/7/4 9:24
571 بازدید
اشتراک گذاری

سه مهرماه اولين روز رفتن به مدرسه بود براي همين مامان مرخصي گرفت و عزيز دلش رو به مدرسه برد ، تصميم گرفتيم با هم بدون سرويس به مدرسه برويم ، بعداز آماده شدن، عزيز دلم رو از زير قرآن رد كردم و با هم به مدرسه رفتيم اول بچه ها صف بستن بعد توي مدرسه از زير قرآن رد شدن و به كلاس رفتن ، توي كلاس ، فرشته كوچولو كنار ماني جون نشست و كتابها روي ميز بسته بندي شده بود، فرشته ها با يه ذوقي كتابهاشون رو ورق مي زدن كه كلي خنده دار شده بودن . بعدش ، به معين گفتم من ميرم تا كتابها رو منگنه كنم ولي معين گفت برام فنري كن خيلي بهتره ، منم گفتم باشه ، بعدش رفتم خونه و براش جلد كردم و كتابها رو تحويل چاپ و تكثير روبروي مدرسه بعثت دادم و رفتم مدرسه . بعدش كه مدرسه تموم شد با راننده سرويس صحبت كرديم و خودمون پياده رفتيم تا كتابهاي فنري شده رو بگيريم و از اونجا هم رفتيم پارك، خوراكي خورديم و بازي كرديم و حسابي بهمون خوش گذشت.بعدش اومديم خونه و يه قورمه سبزي دبش درست كرديم ، وقتي بابارضا اومد سه نفري ناهار خورديم و استراحت كرديم و بعدازظهر هم رفتيم كلاس شطرنج .

كلا روز خيلي خوبي بود ، انشاا... امسال، سال تحصيلي خيلي خيلي خوبي باشه و خانم سرابي هم با اين شيطون بلاها ، خاطرات خوبي داشته باشه مثل عموحسن

خجالتمحبت

خجالتمحبت

خجالتمحبتخجالتمحبتخجالتمحبتخجالتمحبتخجالتمحبتخجالتمحبتخجالتمحبت


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)