ادامه عکس های قدیمی
عزیز دلم عاشق لاک پشت های نینجاست , برای همین براش لئوناردو رو براش خریدیم حالا هرشب اونو بغلش میکنه و باهش میخوابه , خیلی دوستش داره
با معین کوچولو رفته بودم پارک و معین جوون با این کوچولو دوست شده بود
اینم خلاقیت من به همراه معین توی خونه آقاجون وقتی که آقا رضا ( پسرعموی بابا ) داشتن دستشویی را کاشی می کردن با گل های مخصوص کاشی
معین جون به همراه آترین- عزیز دل خودم - ( نی نی خاله آزاده ) معین فوق العاده آترین کوچولو رو دوست داره برای همین همیشه میگه بریم خونه خاله آزاده تا من با آترین بازی کنم
جیگر طلای عمه فاطمه و امین آقا ( محمدجواد جان ) به همراه فرشته کوچولوی عمومهدی و طاهره خانوم (محمدصدرای گلم)
اینجا من و معین به همراه عمه فاطمه و محمدجواد , ناهار رو رفته بودیم خونه عمومهدی و طاهره خانوم از طرف دیگه بابارضا هم کمک آقاجون ( طبقه پایین ) توی بنایی می کردن
این عکس رو , روز اختتامیه کلاس فوتبال عزیز دلم , بابایی گرفت
خیلی خوش گذشت با محمدجواد رفته بودیم پیست اتومبیلرانی و موتور رانی , خیلی خوش گذشت البته بعدش هم رفتیم باغ امین آقا توی استخر , خیلی باحال بود کلی خوش گذشت دیگه آخرهای تابستون بود