معینمعین، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

باران رحمت الهی زندگي ام البنین و رضا

تولد عزیز دل مامان و بابا

1393/6/28 13:31
315 بازدید
اشتراک گذاری

 

بالاخره با کلی تلاش و برنامه ریزی فراوون , تولد معین کوچولو برگزار شد آخه هر چی برنامه ریزی می کردم حضور همه جفت و جور نمی شد آخرش هم با عدم حضور عمو حسین و ملیحه خانوم و سامان جون مجبور شدیم جشن تولد رو بگیریم آخه عمه فاطمه و دایی حسین میخواستن برن مسافرت و اگه نمی گرفتیم کلا جشن تولد کنسل میشد

توی جشن تولد امسال عزیز و آقاجون و خاله سمیه و نازنین و محمد مهرداد و دایی محمدرضا و اعظم خانوم و آقا رضا و طاهره خانوم و ناصر و علی هم بودند

کلا مراسم خوبی بود انشاا... به همه خوش گذشته باشه تم تولد رو بره ناقلا انتخاب کردیم ولی معین دوست داشت انگری برد و مک کوئین و ... هم باشه برای همین کارت تولد , کیک و تزیین های روی غذا رو بره ناقلا گذاشتم و بشقاب و لیوان رو انگری برد و ... گذاشتم واسه غذا هم تصمیم گرفتیم کشک بادمجون و سالاد الویه و پیراشکی رو درست کنم

معین حسابی بهش خوش گذشته بود و تا چند روز بعد هم همش می گفت کی برام دوباره تولد می گیرین

تولد اصلی اش رو همون روز تولدش یعنی ده شهریور گرفتیم و این تولد رو 24 شهریور گرفتیم

از همه مهمونهای عزیز به خاطر کادوهای قشنگی که آوردن تشکر می کنم با اومدنشون به جشن تولد معین رو حسابی خوشحال کردند

عمو حسین هم که دو روز بعد از بجنورد اومدن , ما رو خجالت دادن و اومد خونه ما , سامان جون گفته بود که تزیین اتاق رو خراب نکنید تا من بیام ببینم برای همین گذاشتیم تا سامان جون هم بیاد ببینه , از کیک هم برای سامان گذاشتیم تا بخوره , حسابی معین از اومدن سامان خوشحال شده بود

راستی عکس ها رو بعدا میگذارم

پسندها (2)

نظرات (0)