مراسم يلداي سال 95
امسال عزيز دلم ، معني شب يلدا رو حسابي درك كرد و كلي بهش خوش گذشت آخه دو تا مراسم شب يلدا داشت يكي توي مدرسه كه خانم سرابي و مامانهاي مهربون سنگ تموم گذاشتن و يه جشن فوق العاده قشنگي براشون گرفتن كه كلي خوراكي هم داشت . معين كه حسابي خوشش اومده بود و گفت همه خوراكيها رو خوردم . ميوه هاي مختلف رو تيكه تيكه كرده بودن و توي سيخ كشيده بودن و حسابي خوشمزه بوده ، پف فيل براشون آورده بودن ، كيك هندوانه اي براشون آورده بودن و كلي چيزهاي خوشمزه ديگه . البته قلب مامان اصلا كيك خامه اي دوست نداره.
شب هم دايي محمدرضا و خانومشون اومدن خونه ما ( آخه آقاجون و ماماني گناباد بودن) . شب خيلي قشنگي بود و حسابي خوش گذشت. اعظم خانوم كلي زحمت كشيده بودن و شيريني هاي خشك مربوط به شب يلدا درست كرده بودن كه خيلي خوشمزه و قشنگ بود. كلي پف فيل با طعم هاي مختلف و لبوهاي قلبي آورده بودن . ماهم كه هندوانه و آجيل داشتيم .
شام هم دورهم كتلت خورديم و تا ديروقت بيدار بوديم . معين هم خيلي خوشحال بود و ميگفت اگه امشب دير بخوابم ايرادي نداره آخه امشب طولانيه . ماهم ميخنديديم.
خداروشكر با اين نيت كه خوابيد ، فردا هم با انرژي بيدار شد و فكر ميكرد حسابي خوابيده.عشق مني عزيزدلم.